دلنوشته

ساخت وبلاگ
داره روزی میرسه که عاشقای کشککی این زمون همه دارن کات میکنن نمیخوای آشتی کنی بخدا اونقد دیوونه هستم که برم خود شاخسینم برات بگیرما یه پیامی چیزی اینقدم سرسنگینی نباید باشه راستش داره باورم میشه دوستم نداری دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:27

ترا میخواهم و دانم که هرگز به کام دل به آغوشت نگیرم

تو یی آن آسمان پاک و روشن من این کنج قفس مرغی اسیرم

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 85 تاريخ : شنبه 23 تير 1397 ساعت: 20:18

ترا میخواهم و دانم که هرگز به کام دل به آغوشت نگیرم

تو یی آن آسمان پاک و روشن من این کنج قفس مرغی اسیرم

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 85 تاريخ : شنبه 23 تير 1397 ساعت: 20:18

ترا میخواهم و دانم که هرگز به کام دل به آغوشت نگیرم

تو یی آن آسمان پاک و روشن من این کنج قفس مرغی اسیرم

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 79 تاريخ : شنبه 23 تير 1397 ساعت: 20:18

رامونا عیدت مبارک هرچند که شاید هرگز نبینی این  تبریک را   یا که شاید هرگز  به جا  نیاوری مرا   یا که بدتر اوقاتت تلخ شود زین به یاد تو بودنم  یاکه دلگیر شوی زین حس ماندگارم  یا که سوزد دلت بر این حال پریشانم  یا که لبخندی زنی و گویی دیوانه هنوزم یادم هست  آنهمه شعر که اندر پی هم میگفتیم  شاید به کلامی در صبح کاری بزدایی ظلمت این هجران  یا که با تندی بشکنی این امید را  یا که گویی سر حرفت تو نمان  عیدت مبارک رامونا  بی همه  آیا و اگرها  که بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد  و هرچه رسد از تو نکوست  شکرت رامونا چه بر کتممان زهر باشی و چه شکر  که به شکر زهرت به شیرینی  شکران است  دلنوشته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 82 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:44

همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است

چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان

فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:44

اسمش آدم است ،
اما تو باور نکن...
گاهی کاری می کند که از پس هیچ جانوری بر نمی آید...

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:44

نبودن تو


فقط نبودن تو نیست


نبودن خیلی چیزهاست

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 149 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:44

خوشحالم ؟ آره خوشحالم بعد چند سال چند کلمه نوشتاری خودش عالمی میار زید هرچند که کاش خودمو معرفی نکرده بودم ولی نه تا حالا به رامونا دروغ نگفتم همین که یادش انداختم که هستم و هنوز همونی هستم که بودم و همین میمون تا ابد خیلی حرفه مجوز تبریک تولدم که گرفتم هرچند اون نگفت و  من گفتم  شک کردم که شاید تونسته دوستم نداشته باشه چطوری نمیدونم ولی چه قدرتی داره که تونست ارتباط رو قطع کنه یعنی واقعا دیگه دوستم نداره  اگر اینطورم باشه خوشحالم چون در این صورت این خون دل و عذابی رو که من میکشم اون نمیکشه و تو آرامشه آرامش ؟؟ شک دارم انشالله که خوش باشه دلم هنوز داره میلرزه سر نمازم چطوری میخوام حواسم به خدا باشه نمیدونم ولی هر چی هست برا رامونا دعا میکنم خوشحالم آره خوشحالم این درد سینه از غم نیست دلتنگی شاید باشه ولی غم نیست من خوشحالم  دلنوشته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:44

پای مسیحا که جهان مینوشت

بر سر بازارچه ای میگذشت

گرگ سگی بر گذرر افتاده بود

یوسفش از چه به در افتاده بود

گفت یکی وحشت این در دماق

تیرکی آرد چونفس در چراغ

دور سخن تا که به عیسی رسید

لفط رها کرد و به معنی ر سید

گفت زنقشی که در ایوان اوست

در به سفیدی نه چو دندان است

 

کاش همه دید عیسوی داشتند

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ramonia بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:44